به گزارش خبرنگار خبرگزاری ایرنا در کابل؛ شورای امنیت سازمان ملل متحد روز دوشنبه 6 حمل، پس از چندین بار وتوی قطعنامهها از سوی امریکا، با 14 رای موافق مسوده آتشبس فوری در غزه را تصویب کرد.
این تصمیمگیری غیر منتظرهی شورای امنیت سازمان ملل، با وجود حق وتوی آمریکا، چرخ بازی را بهنفع گروه مقاومت حماس و مردم غزه تغییر داد و در ضمن پیامدهای را نیز به دنبال داشت که به اختصار به آن اشاره میشود.
پیامد اول؛ نتانیاهو در پی این اقدام شورای امینت سازمان ملل، سفر یک هیئت اسرائیلی به واشینگتن را به دلیل عدم استفاده از وتوی امریکا در شورای امنیت در برابر قطعنامه آتشبس، لغو کرد.
همزمان رویترز نیز گزارش داد که پس از تصویب قطعنامه آتشبس در غزه از سوی شورای امنیت سازمان ملل، رابطه نتانیاهو و بایدن در پایینترین سطح قرار گرفته است.
واکنش سریع نتانیاهو در مورد بیتوجهی امریکا نسبت به عدم وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل از سر ترس و درماندگی بود که مبادا در چنین شرایطی حساس بزرگترین حامی خودرا از دست بدهد.
او با این اقدام خواست یکبار دیگر توجه امریکا را جلب کند که نیاز جدی به پشتبانی این کشور دارد، در غیر آنصورت ممکن است هر اتفاق برای اسرائیلی که خودش در منطقه ایجاد کرده است بیفتد.
پیامد دوم؛ پس از تصویب این قطعنامه، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی گروه مقاومت اسلامی حماس برای مذاکره بهجمهوری اسلامی ایران سفر کرد. او در یک نشست خبری بعد از دیدار با وزیر امور خارجه ایران در تهران گفت: قطعنامه شورای امنیت نشان از انزوای رژیم صهیونیستی داشت.
اسماعیل هنیه افزود: ما در حال گذر از یک مرحله تاریخی در روند مبارزه با رژیم هستیم و نقطه عطف طوفان الاقصی است، مردم فلسطین به شکل عام مقاومتی افسانهای را به نمایش گذاشتند و این مقاومت نشان دهنده سربلندی مردم ما در مقابله با جنایات و نسلکشی است.
رئیس دفتر سیاسی حماس همچنین علاوه کرد: قطعنامه شورای امنیت اگرچه با تاخیر و با کاستیهای صادر شد که باید جبران شود، اما نشان از انزوای رژیم صهیونیستی داشت و اینکه امریکا نمیتواند نظر خود را مانند گذشته تحمیل کند.
پیامد سوم؛ تصویب قطعنامه آتشبس با اکثریت قریب به اتفاق آراء اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد، افکار عمومی را به این مهم جلب کرد که گروه حماس یا مقاومت اسلامی در فلسطین به خلاف ادعای رژیم اسرائیل به این سادگی از بین رفتنی نیست.
پس از 170 روز ادامه حملات وحشیانه و بیوقفه رژیم خونخوار اسرائیل در نوار غزه، سرانجام مقاومت و ایستادگی در برابر تجاوز و وحشیگری و قدرت ایمان در مقابل جنود شیطان جوهره وجودش را نشان داد و قدرتهای لجام گسیخته غرب را وادار کرد تا گامی هرچند کوچکی به نفع مردم فلسطین و مقاومت اسلامی بردارند.
جریان مقاومت هرگز نمیمیرد و از میان خون و خاکستر جوانه میزند
نتانیاهو بهپشتبانی آمریکا خیال میکرد با یک حرکت برقآسا میتواند گروه اسلامی حماس را نابود کند، اما غافل از اینکه پس از چند ماهی، این مقاومت تنها در باریکه غزه نزدیک به دو میلیون طرفدار پیدا كرد و اکنون هرچه افراد كه در غزه وجود دارند؛ از پیر و جوان، زن و کودک، خورد و بزرگ، بلا استثنا اعضای گروه حماس هستند و مقاومت میکنند و تسلیم نمیشوند.
در پی حملات نیروهای رژیم صهیونیستی طی این مدت، تنها تعدادی از افراد بیگناه ملکی به خاک و خون کشیده شدند که از نگاه اصول نظامی و جنگی هیچ افتخاری را نصیب اسرائیل و حامیانش نمیکند، زیرا کشتن افراد ملکی و غیر نظامی علاوه بر اینکه خلاف قوانین بینالمللی است، نشان ضعف و ناتوانی یک طرف جنگ نیز تلقی میشود.
بنا بر دلیل فوق میشود گفت که اسرائیل درحقیقت در برابر مقاومت اسلامی فلسطین از زمان طوفان الاقصی شکست خورد و همچنان شکست خورده باقی مانده است.
ابتدا تصور اغلب این بود که با آغاز حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه گروه حماس نابود میشود و یا حداقل خیلی ضعیف خواهد شد، اما برعکس این گمانه زنیها، دیده شد که اکنون رهبران مقاومت با روحیه بالاتر و توانمندیهای بیشتر در انظار عموم ظاهر میشود.
اکنون پس از 170 روز مقاومت مردم فلسطین در برابر خونخوارترین و بیرحمترین رژیم، یکبار دیگر در تاریخ بشر ثابت شد که تنها وارد شدن از مجرای قدرت برای پیروزی و پیشرفت نتیجه نمیدهد و زورگویی بیرویه در برابر منطق انسانی همواره ضعیف است و نمیشود با این روش چیزی را به دست آورد و یا جریانی را حذف کرد و یا مقاومتی را مهار کرد.
مقاومت چند ماهه مردم نوار غزه در برابر انواع ظلم و شکنجه رژیم اسرائیل این حقیقت را ثابت کرد که جریان مقاومت هرگز نمیمیرد و حتی از میان خون و خاکستر و خاکروبهها و درون ویرانهها نیز جوانه میزند میروید، ساقه میکشد و بالاخره به برگو بار مینشیند.
اسرائیل اکنون از نظر جایگاه بینالمللی طرد شده است
معرکهای را که اسرائیل با شیوه آدمکشی، به پشتبانی آمریکا در نوار غزه برپا کرده است بهزودی خود در آن خواهد سوخت و سیل خون که در این باریکه جاری کرده است، در آن غرق خواهد شد.
قرائن و شواهد نشان میدهد که اسرائیل هم اکنون از نگاه سیاسی در انزوای کامل بینالمللی قرار گرفته تا جائی که حتی طرفداران اصلیاش تمایل به همکاری ندارد. چنانچه امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه یکی از حامیان این رژیم، چند روز پیش در یک تماس تلفنی به بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مورد هرگونه انتقال اجباری فلسطینیان از شهر رفح در جنوب غزه هشدار داد و گفت که این کار یک جنایت جنگی است این یعنی روند رو به سقوط و نابودی بازوی قدرتمند امریکا (اسرائیل) در منطقه.
اگر اسرائیل هنوز هم در یک جغرافیای کوچک نفس میکشد در حقیقت حیات سیاسی نظامی ذلتباری را سپری میکند، زیرا از لحاظ اعتبار و حیثیت در سطح جهان مرده و نابود شده است، امروزه هیچ وجدان بیدار دست دوستی و همکاری به سوی چنین رژیمی منحطی که خونریزی و کودک کشی را پیشه خود قرار داده و روزانه صدها انسان بیگناه را سلاخی میکند، دراز نخواهد کرد.
با تمام این گفتهها باید افزود که برای نابودی اسرائیل همین بس که فعلاً هیچ آبروی در جهان ندارد فقط بهزور سلاحهای کشنده و غیر مجاز در جنگها و درندهخویی، خودرا سر پا نگاه داشته است.
در پایان، ذکر این سخن رهبر انقلاب اسلامی ایران که پس از طوفان الاقصی گفتند: “رژیم اسرائیل ضربه غیر قابل ترمیم از سوی مقاومت خورده است".
بهراستی چگونه قابل ترمیم است این آبروریزیها؟
حتی اگر یک وقت آتشبس دایمی برقرار شد و آتش جنگ خاموش گردید، یا اینکه مقاومت شکست خورد که چنین نخواهد شد، آیا جنایات رژیم صهیونیستی در نوارغزه، مانند بمباران شفاخانهها، قتلعام زنان و کودکان و بیماران، تجاوز به ناموس مسلمانان، ایجاد ویرانیها و تخریب زیربناهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آواره کردن هزاران انسان از خانه و کاشانه شان، دهن کجی و پشت پا زدن به خواستهای ملل جهان و... فراموش خواهد شد؟
پایان پیام/
Your Comment